مردمان قوم مستقل لک بازماندگان قوم کاسی هستند که مفرغ  کاری آنان بسیار مشهور است. ولی به دلایلی نامعلوم به < لک > تغییر نام یافته اند و حال در برخی مناطق لکستان کاس به معنای خفه کردن ، نابود کردن است. تبار قوم لک در لکستان استان لرستان ۳ دسته تقسیم می شود و می توان گفت دراین قسمت از لکستان ۳ نوع گویش از زبان لکی به تبع ۳تبار وجود دارد که شامل : ۱.دلفو ( دلفان یا نورآباد) ۲. سلسله (الشتر) ۳. هرو یا چقلوند (بیرانوند) است.

از قدیم الایام هم کوه کور ( کأور) کوه مرز تقسیم لکستان استان لرستان
با لکستان استان ایلام بوده است ، احتمالاً اساس تقسیم لک ها
به پشت کوه (لکستان استان ایلام) و پیش کوه (لکستان استان لرستان)
بر همین مورد است.

حال برای واژه « لک» ۲معنای خیلی مصطلح وجود دارد که شامل :۱.مرد ۲.صدهزار می شود ، اگرچه در صحاح الفرس برای واژه لک معنای مردم رعنا و در فرهنگ قواس معنای خام درای و در فرهنگ تحفته الاحباب حافظ اوبسی معنای تکاپو آمده است.

این مردمان (لک ها) با لرها تفاوت های خیلی زیادی دارند ، لر واژه ایست که به سرزمین های سرسبز اطلاق می شود ؛ مردمان لر در شهر لور در قرن چهارم و پنجم قبل از میلاد در 45 کیلومتری شمال شرقی اندیمشک زندگی می کردند ، که در اثر خراب شدن (سوختن) شهر به سمت عرض های شمالی حرکت کردند.
این در حالی است که لک ها (کاسی ها) از عرض های شمالی به سمت پایین آمده اند تا به لکستان (کاشن) رسیده و ساکن آن شده اند.

در دیدگاه برخی افرادی که تفاوت بین لک و کُرد را متوجه نمی شوند ؛ لک های تبعیدی همان کرد های تبعیدی هستند و گاهی لک ها را کرد می نامند مانند : لک های تبعیدی ایلات دلفان در مازندران (کلاردشت) ، کجور ،کرمان ،صحنه ،بوشهر 

برخی افراد نیز لک های کرمانشاهی را کرد کرمانشاهی و گویش لکی کرمانشاهی که زیر مجموعه زبان لکی است را کردی کرمانشاهی می نامند و هم چنین است در مورد لک های ترکیه که به کردهای هیمنه ای معرف شده اند.

این در حالی است که در مناطق لکستان کلمه کُرد به معنای چوپان ( شوأوان) است ، یعنی به چوپانان خود کرد می گویند.

در میان قوم لک زنان از احترام خاصی برخوردار بوده وهستند در گذشته برخی اوقات ريیس ایل ،قبیله و یا عشیره زن بوده و در برخی تیره های قوم لک نام تیره از نام زن گرفته شده است مانند : زأي نو (زینب) ،خانم بی بی ،بانو از ایل بیرانوند از شاخه آلانی و نرگس از ایلات دلفان.

حال تبار لک های هرو (چقلوندی) : بیرانوند هستند که به 2دسته تقسیم می شوند : 1.آلانی 2.دشی نو 
تبار لک های سلسله (الشتر) : شامل ایلات یوسفوند ، حسنوند ،کولیوند و ترکاشوند می شود، که تماماٌ از قوم مستقل لک هستند.
گفته می شود که نام این ایلات از افرادی با نام های یوسف ، حسن ،کلی (قلی) و ترکاش گرفته شده است که اینان با هم برادر بوده اند.

ایل یوسفوند دارای تیره ها و شاخه های زیادی است ؛ که مقرر اصلی ایل یوسفوند شهرستان سلسله در قسمت لکستان استان لرستان است و به دلایل متفاوت (مثل: تبعید ، کمبود آذوقه ، درگیری با حاکمان لر منطقه ، قانون منع حجاب در زمان رضاخان و ...) تعداد زیادی از این ایل در شهرها و نقاط دیگر کشور هستند که نام خانوادگی بسیاری از آنان از نام ایل شان گرفته شده است یعنی یوسفوند هست.

افراد ایل یوسفوند در شهر ها و مناطقی چون : دینور ، صحنه ، هرسین ، چمچمال ، سنقر ، کرمانشاه ، بروجرد ، خرم آباد ، دلفان و مرکز اصلی ایل یوسفوند یعنی الشتر و سایر شهر های کشور هستند.

تیره های ایل یوسفوند شامل :چهارتخمه ( که مثلاٌ زیر مجموعه مانند: طایفه مال بخشعلی دارد) ، پیرکه ،دکوم وند ، حق نبیر ( حق ندر) ، دکوم وند ، کُرد ، کلاه کج ، علی صالح ، ویس ویس، کره جان ، اکبری ، علی محمد و دکومیی می باشد.


منبع برخی از اطلاعات فوق کتاب فرهنگ لکی اثر حمیدرضا ایزد پناه سال1382 است.


برچسب‌ها: ایل یوسفوند, قوم لک, لکستان, دینور
+ نوشته شده توسط علی دینوری (از ایل یوسفوند) در ۱۳۹۰/۰۳/۱۲ |